نتیجه سونوگرافی....
سلام خاله جونم الهی من فدات بشم
مامان امروز ساعت 7 وقت سونو داشت. من باهاش نرفتم چون اونجا همراهی راه نمیداد اما به مامان گفتم سریع بهم زنگ بزنه و خبرشو بده...
چند دقیقه پیش داشتیم با شوهرخاله (بابای باران) حرف می زدیم یهو دیدم باران داره میگه: خاله خاله....
نگاه کردم دیدم تلفنم داره زنگ می خوره. ضربان قلبم رفت بالا. یه بسم الله توی دلم گفتم و گوشی رو برداشتم و گفتم: سلام خوبی؟ چی شد؟ مامان هم گفت: دختره... منم یه جیغ زدم و کلی خوشحالی کردم
خداروشکر دکتر گفته صحیح و سالمی عزیزدلم. خیلی خوشحالم. بارانم داره دخترخاله دار میشه خودش هم میشه دختر خاله. امیدوارم دوستای خیلی خوبی واسه ی هم باشید.
راستی وقتی تلفنو قطع کردم از خوشحالی میخواستم بارانو بغل کنم و بهش تبریک بگم.
صداش زدم گفتم باران بیا اینجا مامان... باران هم که جوگیر شده بود از عکس العمل های من جیغ شادی کشید و دوید توی اتاق! ولی چند ثانیه بعد اومد توی بغلم. منم کلی بوس بوسیش کردم.
الهی من قربون هر دو تاتون بشم عسلای من. دیگه برای دیدنت لحظه شماری می کنم...
اینو بگم که درسته خیلی خوشحالم که خواهرم دختر دار میشه اما اگه پسر هم بود خیلی خیلی دوسش داشتم چون بچه های خواهر همیشه واسه خاله ها عزیزند.